داستان های جذاب و خواندنی | ||
|
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﺑﺮﻗﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﻻ ... ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻌﺪ ﻧﮕﺎﻫﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ ﺑﺨﻮﺭﻩ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺑﺸﯿﻢ ، ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﺎﻻ ، ﺍﻭﻥ ﺑﺮﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﻮ ﺍﻓﻖ ﻣﻬﻮ ﺷﯿﻢ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که تو مه پنهان شم ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه یه لامبورگینی رونتون بخرم پشتش بنویسم ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ يکى از فانتزيام اينه تو خيابون دوس دخترم و با يکي ببينم بعد من برم نزديکش يه تف درشت ابدار بکنم تو صورتش بگم لياقتت همينه بعد يه دوست دختر خارجى خوشگلم با يه پورشه بياد بگه ' ehsan come on ' بعد منم بگم ' Ok baby i am coming ' بعد تو افق محو بشيم و جى اف اوليم از بغض بميره يه تف ديگه رو جسدش کنم :| ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که .. ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ افت تحصیلی پیدا کرده اید؟ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ روابط عمومي افق اعلام کرده که ... ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که ... ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ يکي از فانتزيام اينه که ... ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیای من اینه که سیگارمو با فندک زیپو روشن کنم بعد فندک رو پرت کنم پشت سرم پمپ بنزین منفجر بشه منم خونسرد بیام طرف دوربین از کادر خارج بشم … ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که از بانک زنگ بزنن بگن شما برنده شدید ! منم با لبخندی تلخ بگم حتما خونه برنده شدم یا ویلا یا شایدم صد میلیارد پول نقد یا … هیییییییی ! بدید به فقرا … ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم و وختی میرم خونه عربده بکشم عیاااااال! بعد زنم خودش بره کمربندو بیاره بگه عاغامون بگیر بزن سیاهو کبودم کن ، تو نزنی کی بزنه ؟؟؟ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که یه روزی علم به جایی برسه که بشه غیب بشیم بعد من برم خونه آقای فلانی ببینم پسر/دختر آقای فلانی از صبح تا شب چه غلطی میکنه که بابام این همه دوسش داره و از تعریف میکنه ! ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!! ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونه م پارچه سفید بکشم و وقتی برگشتم بتکونمشون و خاک بلند بشه و منم سریع از موقعیت استفاده کنم و توی گرد و غبار محو بشم ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … ! نظرات شما عزیزان:
گذشته که حالم را گرفته است
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم و حال هم که حالم را به هم میزند چه زندگی شیرینی...! برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |